ارمیاارمیا، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 12 روز سن داره

ارمیا مسافر کوچولو

اولين مسافرت ارميا بدون من و اكبر

چهارشنبه 19 آبان سال 95 فهيمه جمعه همه رو براي نهار به سراب دعوت كرده بود ولي به مامان گفت كه آقا جمال تهران دوره اش تموم شده و عصر حدود 9 ميرسه فرودگاه و از آنا خواست تا حاضر بشه و از امشب بره سراب ارميا و پارلا هم ذوق داشتند كه آنها هم برن مامان ارميا و پارلا رو هم با خودش برد و ارميا دو شب بدون ما تو خونه خاله فهيم اينا بود . تا اينكه جمعه حدود ده و نيم ما رسيديم سراب و ارميا ما رو ديد، ولي چون از بس خوش گذشته بود بهش زياد از اومدن ما انطور كه انتظار داشتيم استقبال نكرد سرش همش تو تب لت و بازي بود ولي اكبر و من ، خصوص هم اكبر خيلي ميگفت جاي ارميا خاليه برام اينم ارميا در شهر سراب ...
25 آبان 1395

اندر حكايت پيش دبستاني ارميا آبان 95

ارميا اينا اجراي نمايش داشتند( اين جلسه چراغ راهنمايي رو خوندن ) اين آقا پليسه ارمياست كه خودم اين كاردستي رو براش درست كرده بودم . سوره كوثر توحيد و ناس رو ياد گرفته سرود ملي و چند شعر هم ياد گرفته و در حال حاضر دارن دعاي فرج رو ياد ميگيرن اين عكسها رو هم در كانال پيش دبستاني گذاشته بودن ارميا در حال خمير بازي سه شنبه 25 آبان سال 95 اينجام دكتر مهده اومده بوده براي معاينه بچه ها شنبه 29 آبان تولد دوتا از بچه هاي مهد بود ( برادارن دوقلو رادمان و رادين ) كه تو مهد بچه ها جشن گرفته بودن ...
25 آبان 1395
1