ارمیاارمیا، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره

ارمیا مسافر کوچولو

مسافرت خونه دایی نادر

1392/3/3 20:02
نویسنده : مامان ارمیا
271 بازدید
اشتراک گذاری

٢٩ اسفند صبح زود با خاله فهمیه اینا حرکت کردیم به طرف نوشهر و شب حدود ١٠ رسیدیم .دایی نادر و الشن و آرشام بیرون خونه ،منتظر ما ایستاده بودن .زن دایی پروین هم که دستش درد نکنه کلی تو خونه برامون تدارکات شام دیده بود.

تحویل سال ٣٠اسفند ،ساعت ۱۴:۳۱:۵۶ روز چهارشنبه بود(سال مار هم بود که از ظرف سبزه هم مشخصه)

٣٠ اسفند سال ٩١ سر سفره هفت سین ( اینم آرشامه که اکثراً میگن ارمیا شبیه اونه )

١ فروردین سال ١٣٩٢ - نوشهر - ایستگاه حسینی

اینم ٢ فروردین جنگل سی سنگان ( عشق ارمیا هم به توپ یا به قول خودش پتتا همه جا معلومه)

این هم عکس چندتا از توپ های ارمیا (‌که معمولا اکثر روز با اینا سرگرم میشه و شب هم که بابا میاد باهم توپ بازی میکنن )

از نوشهر برای ارمیا باز جند تا جورچین خریدیم چون از قبل عید یادگرفته و علاقه زیادی بهشون داره .

این هم عکس چند تا از کتابها و وسایل کمک آموزشی ارمیا

 

 

٦ فروردین آنا و خاله رضوان که از کربلا اومده بودن مراسم گرفته بودن ما هم ظهر آماده شدیم و رفتیم خونه خاله رضوان ( یا به قول ارمیا بااااااااااجججججججججی )

پنجشنبه ٢٢ فروردین تولد پرنسس پینار بودیم که کلی هم بهمون خوش گذشت و برای ارمیا هم کلی بادکنک دادن ( به قول مامان پینار مراسم تاج گذاریه ) گاوچران

  

 ٢٣ فروردین پارک الغدیر - همگی برای نهار رفته بودیم و آقا وحید این عکسها رو گرفتن.

عشق به توپ ارمیای ما تمومی ندارهچشمک

یکشنبه ٢٥ فروردین

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان پینار
7 اردیبهشت 92 15:16
خیلی عکسهای خوشگلین، دستت درد نکنه مامانی انشالله همیشه به سفر و خوشی.
مامان پینار
15 اردیبهشت 92 15:48
ای شیطونها پارتی بازی کردین ها . عکسهاتون رو گرفتین. پس مال ما چی شد خاله هانیه؟؟؟؟ خیلی خوشگل شدن عکسها دستتنون درد نکنه.