ارمیاارمیا، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره

ارمیا مسافر کوچولو

تولد پارلا جان

1392/12/11 14:48
نویسنده : مامان ارمیا
161 بازدید
اشتراک گذاری

4 شنبه 7 اسفند از صبح رفته بوديم خونه خاله هانيه ، آبجي رضوان و فهيمه اينا هم اومدن و تا شب اونجا بوديم.

5شنبه 8 اسفند عصر با اكبر رفته بوديم بازار براي خريد كه ارميا با ديدن شلوغي بازار، به خاطر عيد و سر و صداي دست فروشها متعجب شده بود .قيافش ديدن دشت نیشخند

جمعه 9 اسفند سال 92

تولد پارلا یازده اسفنده ولی به خاطر اینکه روز تعطیل باشه و فرصت کافی برای برگزاری مراسم تولد باشه هانیه اینا گفتن ٩ اسفند که جمعه هست برگزار گنیم .

اکبر داشت عکس می انداخت گفتم به بابا بخند ارمیا هم این شکلی خندید ماچقلب

لبخند تو خلاصه خوبیهاست                لختي بخند كه خنده گل زيباست

دست خاله هانيه درد نكنه كه به همه بچه ها كلاه خريده بود و بچه ها كلي ذوق كردند.قلب

 

موقع رقص مهمونها ال آي و ارميا چه دستي مي زدند( قربون اون دستهاي كوچولوتون )ماچ

اينم عكس دسته جمعي بچه ها كه با چه مكافاتي انداختيم . پشت صحنه اين عكس ديدن داشت . يكي رو درست ميكردي يكي ديگه اين طرف و آن طرف برمي گشت و ....

حاج عمو به زور ارميا رو اون پشت گذاشت .

دعواي خاموش كردن شمع ها بود . همه مي خواستن خودشون خاموش كنن

خاله فهيمه وقتي ديد ارميا از فوت كردن شمع هاي كيك دست بردار نيست ، مجبور شد يك شمع بده دستش و هي اون فوت كنه و ما روشن .سبزگریه

 ارمیا امروز آنقدر بازی کرده بود که شب موقع برگشتن ، تو راه چند دقیقه ای از خونه هانیه تا خونه خودمون تو ماشین خوابید و آنقدر خسته بود که وقتی رسیدیم خونه و کاپیشن و کلاهشو و ... درآوردیم اصلا بیدار نشد .

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)