ارمیاارمیا، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره

ارمیا مسافر کوچولو

رگ به رگ شدن گردن ارمیا

1393/2/12 22:46
نویسنده : مامان ارمیا
238 بازدید
اشتراک گذاری

جمعه ٥ اردیبهشت سال ٩٣

صبح اکبر مطابق هر هفته میرفت برای صبحانه نان بخره که ارمیا هم چون زودتر از هر روز بیدار شده بود اکبر اون رو هم با خودش برد نانوایی ، که آنجا از روی صندلی که نشسته بودن وقتی خواسته بود بیاد پایین طوری افتاده بود که گردنش رگ به رگ شده بود ( ارمیا خیلی بچه محتاطی هست ولی نمی دونم چطور شده بود )وقتی رسیدن خونه دیدم تو بغل اکبره و اصلا حال نداره و همش هم میگه گردنم درد میکنه با اکبر بردیم دکتر ( کلینیک هفت تیر سر کوچه امان ) شربت و قرص دادن .

ما هم عصر بردیمش یک سر خونه خاله فهیمه کمی با ال آی بازی کرد بعد هم بردیم خونه خاله هانیه کمی هم با پارلا بازی کرد تا کمی دردش رو فراموش کنه . همش از صبح گردنش رو یک طرفی نگه داشته .گریه

دلم برای ارمیا میسوخت مثل همیشه شاداب نبود و مثل آدم بزرگ ها از درد ناله میکرد .ناراحت

ارمیا جان انشا همیشه سالم باشی و خندان بغل

امید من آنست که در گلشن هستی

چـون غنچه گل با لب پر خـــنده بمانی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

❤❤❤مامان پینار❤❤❤
12 اردیبهشت 93 23:23
وایییییییییی نازیییییی . همیشه سالم باشی عزیزم.
ال اي سفيدبرفي
13 اردیبهشت 93 20:14
از بابت همه ي زحمتهايي كه براي خودم وبچه هام ميكشي واقعا ممنون .من هيچ وقت نتونستم مثل تو باشم درسته دوقلو هستيم ولي هميشه به اين نكته حسادت مي كردم ومي كنم كه چرا تو اينقدر مهربون وفداكاري وبه فكر همه هستي ولي من بعد اينكه تو يه كاري رو ميكني بعدا ميبينم اره چقدر خوب شد وچرا به فكر من نرسيده يكيش صندلي مامان و...خلاصه خاك پاي خواهر ده دقيقه كوچيكتر از خودم هستم ان شاالله پسرت هم مثل خودت باشه