تولد دوقلوها ( مامان ارمیا و ال آی ) و تولد علی
چهارشنبه 10 ارديبهشت سال 93
خاله فهيمه اينا امسال تولد علي كه 26 ارديبهشت هست رو كمي زودتر برگزار كردند كه 26 ام با امتحانات پايان سال تداخل داشت . و از طرفي با يك تير دونشان زدند و تولد من و فهيمه هم كه بود ، همه رو براي شام دعوت كردند .
صبح با مامان و فهيمه و ال آي و ارميا رفتيم ملاقات مامان يكي از هم شاگرديهاي دوران دبيرستانمان كه مريضه . ( خدا انشا به همه مريضها شفاي عاجل عنايت كنه )
تو مسير برگشت به خونه ديديم ال و ارميا به هم گل مي چينن و ميدن كه خيلي خوشمون اومد و اين عكس رو انداختيم .
بعد از شام هم بچه ها با تركوندن بادكنك ها و فوت كردن شمع ها كلي ذوق كردن و حسابي هم رقصيدن و بهشون خوش گذشت .
دست دايي ناصر اينا درد نكنه براي بقيه بچه ها هم كادو خريده بودن كه ارميا هم كلي خوشحال شد
اكبر،مامان و آبجي رضوان و فهيمه و هانيه هم به مناسبت تولدم به من كادو خريده بودن كه دست همشون درد نكنه
كلا ديروز كادو باران بود همه به هم به يك مناسبتي كادو ميدادن و خيلي خنده دار بود . به آبجي رضوان و فهيمه هم به مناسبت روز معلم كاد گرفته بوديم .
دست خاله فهيمه درد نكنه كه حسابي سنگ تموم گذاشته بود خودش تنهايي با كمك آقا جمال و علي همه كارها رو كرده بود و چه شام مفصلي هم درست كرده بود .مرسي ازش