تولد اكبر
شنبه هشت شهريور تولد اكبر بود كه خواستم سورپرايزش كنم و براش تولد بگيرم كه چون جمعه داداش برنامه كوه داشت براي همين به پيشنهاد آبجي رضوان قرار شد پنجشنبه شش شهريور اين مراسم رو بگيريم و خريد كيك و خريد كادوي تولد رو گذاشتم به گردن آقا وحيد و هانيه كه واقعا زحمت كشيدن و دستشون درد نكنه
عصر اكبر كه از سر كار اومد گفتم بره خونه مامان تا فرصتي براي تزيين خونه داشته باشيم عصر مراسم تعزيه خاله بابا هم بود كه اكبر ما رو برد و از آنجا رفت خونه مامان كه من هم عمه رو هم با خودم آوردم خونمون .
اكبر وقتي حدود هشت اومد و داخل خونه شد دست زديم و تولد مبارك بهش گفتيم و بعد از شام هم مراسم كيك و كادو و رقص بود .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی